نفسم مامانی منتظرته که بیای پیشم>>انتظار مامانی برای بغل گرفتنتنفسم مامانی منتظرته که بیای پیشم>>انتظار مامانی برای بغل گرفتنت، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره

* نفس مامانی*

همه ی اُمیــــــــــــــــــــــد من

  سلام به عزیز دل خودم سلام مامانی اول اینکه ببخشید از اینکه دیر اومدم وبلاگتو up کنم آخه خودت که میدونی مامانی امتحان داشت اونم چه امتحانای سختی ووووووووووووووووووووووووووووووووووویـــــــــــــــــــــــی ولی امتحانامو خوب دادم آخه میدونی که شاگرد درسخونم دیگه   دوم اینکه: مامانی میخوام بهم کمک کنی تا فردا بفهمم شما اومدی پیشم یا نه آخه چند وقته احساسم بهم میگه هستی و میخوای منو به عرش خدا ببری انشالله که همینطوری باشه و خود امام رضا(ع) تو روز ولادتشون تو رو بهمون عنایت کرده باشن... که اگه اینطور باشه باید سه تایی با بابائی جون بریم پابوسشون چون من نذر کردم ...
30 شهريور 1392

احساس دوست داشتنی ما

سلام عشق مامان سلام مامانی: خوبی ناز من؟عزیز دلم   خیلی دلم برات تنگه   دوست دارم زووووودی بهم نشون بدی که داری میای پیش مامانی   عسل دل من ...میوه دل من و بابایی دوست دارم وقتی اومدی   بهترین چیزها و بهترین کارهارو برات انجام بدم وسعی میکنیم تو رو تا جای ممکن خوب و درست تربیت کنیم که باعث افتخارمون بشی راستی مامانی اینم بگم خیلی ها منتظرن که شما پاهای کوچولوتونو بذرین روچشمهای ما  وتشریف بیارین روی زمین....از خونواده بابایی گرفته تا خونواده مامانی همه یه جورایی میخوان بدونن شما کی میای  همیشه دوستت داریم عزیزم و منتظرتیم نازنینم   ...
10 شهريور 1392

*بهای عشقم*

حتی اگر باخت هم با من باشد باز من برده ام تا ابد به با تو بودن محکومم و چه حکم شیرینیست اگر بهای عشقت جان شیرینم باشد...باز میپردازم ...
6 شهريور 1392

حس خوب من

مامانی گلم سلام  عزیز دلم نمیدونم چرا یه حس خوب دارم...یه حسی که از دوروز پیش اومده سراغم که فکر کنم به شما هم مربوط باشه...یعنی میدونی که من دوست دارم به شما ربطش بدم دیگه...   قربونت بشم من میدونی که من چقدر به بودنت احتیاج دارم و از خدا هم هر لحظه میخوام که تو رو به من و بابائی جونت بده...تو هم برای مامان و بابا جونی دعا کن و از خدا بخواه که تو رو زوووووووووووودی بهمون بده تا ما هم بشیم یه خونواده خوشبخت ...  منتظرتیم مامانی... زووووووووووووووووود زووووووووووووود بیا پیشمون              ...
6 شهريور 1392

*دلم گرفته مامانی*

                                                                                   سلام مامانی .  .  . امروز خیلی دلم گرفته عزیزم خیلیییییییییییییییی زیییییییییییییییییییاد   نمیدونم خدا چرا صدامو نمیشنوه !!! نمیدونم تا کی میخواد ناراحتیمو ببینه؟؟؟   نمیدونم چیکار باید کنم؟؟؟ مادربزرگ عزیزتم که ازم گرفته نمیدونم پیش کی برم تا آرومم کنه؟؟؟   زندگی بدون  "مادر" خیلی سخ...
4 شهريور 1392

عشق من وبابایی

 عزیز دل من میخوام یه چیزی بهت بگم که بفهمی بودن تو میتونه به زندگی من وبابایی یه رنگ و حس قشنگی ببخشه... برای همین دوست دارم که بدونی ما عشق برامون مقدس ترین چیزیه که بی هیچ چشمداشتی نثار هم میکنیم و دوست داریم که شما هم از ما یاد بگیری که با همه مهربون باشی و محبت داشته باشی...   قربونت بشم که میدونم تو هم مثل باباجونتون مهلبونی و هوای منو داری ... میدونم فرشته ناز خودم   دوستت دارم ... زودی بیا پیشم نفسم ...
1 شهريور 1392

آرزوی قشنگم سلام

آرزوی من سلام   مامانی گلم سلام... ببخشید که نتونستم بیام وبلاگتو up کنم و خبر بدم آ خه مامانی سرش خیلی شلوغه امتحاناش شروع شده و تمام برنامه ریزی های مامان بهم ریخته و نمیتونه بره دنبال کاراش...           معذرت...معذرت...معذرت   قول میدم زودی بیام بهت خبرای خب بدم مامانی...عوضش توهم برا مامان جونی دعا کن تا راحت این ترم سختو تمومش کنه و با خیال راحت به شما برسه ... قلبونت بشم الهی...جیییییییییییییگر طلای مامان... بووووووس.....بووووووووووس....                   ...
1 شهريور 1392

تشکر از خاله

    تشکر از خاله                  امروز خاله مونا برات این وبلاگ رو درست کرد...     خیلی زحمت کشید...خیلی...خودت میای میبینی که چه خاله ی نازیه   هرچی بگم بازم کمه...خاله مونا جون متشکریم     ...
1 شهريور 1392